ده سال پیش میهنمان اندیشمندی عملگرا، واقعبینی وطندوست و آزادیخواه را از دست داد؛ زندهیاد داریوش همایون آموزگار لیبرال دمکراسی در گفتمان سیاسی ایرانیان و از بنیانگذاران حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۱ برابر با ۸ بهمنماه ۱۳۸۹ در سن ۸۲ سالگی رخ در نقاب خاک کشید.
به مناسبت دهمین سالگرد درگذشت داریوش همایون، مجموعه گفتگوهای وی را بهصورت مستقل و برای اولین بار آماده و منتشر کردم؛ پنج گفتگوی این مجموعه توسط محسن کُردی در اکتبر ۱۹۹۷ انجامشده است.
ویراستاری آنها را دکتر حسن منصور بر عهده داشت. من متن گفتگوها را عنوان گذاری کرده و منابع تاریخی و فکری سخنان زندهیاد داریوش همایون را استخراج کردهام.
گفتگوی اول در موضوع سیاست لیبرال است. گفتگوی دوم راجع به مارکسیسم است. در گفتگوی سوم همایون به مفهوم و تاریخ مارکسیسم اسلامی میپردازد. اسلامگرایی و سکولاریسم، موضوع گفتگوی چهارم است و در گفتگوی پنجم داریوش همایون به پرسشهای محسن کردی راجع به اصول تشکیلاتی و آرمانهای سازمان مشروطهخواهان ایران میپردازد. این سازمان نقطه آغاز فعالیتهای میدانی- رسانهای و فرهنگی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) است.
از محتوای گفتگوها برمیآید که ایده لیبرال دمکراسی پیش از آنکه بهصورت پسوند اسم حزب مشروطه ایران ثبت شود، در ذهن و اندیشه داریوش همایون جریان داشت.
ایده لیبرال دمکراسی را وی بهدرستی برآمده از حقوق بشر و آزادی فردی انسان میداند؛ همانطور که خود در مقالهای مینویسد:
«سلوک پردستانداز و نشیب و فراز بشریت به جهان روایی ارزشهای دمکراسی لیبرال، حکومت اکثریت در چهارچوب حقوق بشر، پایان نیافته است و پایان یافتنی نیست. دشمنان آزادی در همهجا هستند و با همه توان، این سلوک را دشوارتر میسازند.
طبقات ممتازی که حقوق برابر را توهینی به خود میشمارند؛
گروههای حاکمی که جا خوش کردهاند و به زبان خوش پایین نمیآیند؛
مذاهب که مدعیان همیشگی حقایق مطلق و نگهدارندگان همیشگی کلیدهای رستگاری هستند؛
و مارکسیستهایی که در پسامدرنیسم و غربستیزی، بیشتر آمریکاستیزی و نسبیگرایی فرهنگی پناه گرفتهاند.
ولی دو هزار و پانصدساله گذشته اگر یکچیز را ثابت کرده باشد آرزوی نامیرای انسان به زیستن در آزادی است. همه پیشرفتهای این دو هزار و پانصد سال در دمکراسی و حقوق بشر، از همین آرزو سرچشمه گرفت» (صدسال کشاکش با تجدد).
ازنظر همایون چنانکه گفته شد اساس لیبرالیسم آزادی فردی است. آزادی بر دو گونه است:
آزادی منفی
آزادی مثبت
این تعریفی است که ادموند رستان (Rostand) فرانسوی در سده نوزدهم و آیزیا برلین انگلیسی روسی تبار در سده بیستم از آزادی به دست دادهاند.
«آزادی منفی به معنی آزادی از اجبار و فشار و تهدید است؛ انسان بتواند حق خود را بدون دستور از بالاــ دولت، پایگان مذهبی، اصناف بستهــ اعمال کند. آزادی مثبت به این معنی است که انسان بتواند هر کار بخواهد بکند.
همه اختلافات از همین دو گونه آزادی برمیخیزد. آزادی منفی، ویژگی نظامهای سیاسی دمکراتیکی است با اقتصاد بازار و ابتکار فردی که اکثریت در آنها نمیتواند به حقوق اقلیت، حتی یکتن، تجاوز کند.
آزادی مثبت ویژگی نظامهای سیاسی توتالیتر است که به نام ارادهگرایی بر کشورها تسلط مییابند. ازآنجاکه همه افراد جامعه در عمل نمیتوانند هرچه میخواهند بکنند یکتن یا یک گروه کوچک با استفاده از هرجومرج و ضعف سیاسی جامعه به نام مردم و با خلاصه کردن اراده عمومی در یکتن یا گروه کوچک هر چه میخواهد با افراد میکند» (صدسال کشاکش با تجدید).
داریوش همایون با آگاهیای که از سیر تاریخ سیاسی ایرانزمین داشت، با درایت و سنجش اندیشهها و رفتارهای سیاسی، به بازبینی گفتمان سیاسی ایران پرداخته است؛ برای فهم و درک بهتر موضعگیریهای وی، در پیوست کتاب مجموعه گفتگوهای وی، جزوه «حزبی برای اکنون و آینده ایران» را افزودهام. این نوشته نقشه راه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکراسی) از اندیشه و ایدههای داریوش همایون تا صحنههای فعالیت مبارزات ملی و مدنی است.
به نوشته ایشان «از پایهگذاری رسمی حزب مشروطه ایران در سال ١٣٧٣/۱۹۹۴ (سازمان مشروطهخواهان ایران آن زمان) منشور و اساسنامه و برنامه سیاسی حزب موضوع بحثهای فراوان بوده است. این کتابچه دربرگیرنده مهمترین موضوعات درباره جهانبینی حزب و برنامههای آن است، با توجه به پیشرفتهایی که در این سالها در اندیشه ما پیداشده است و پس از یک بررسی تحلیلی کوتاه دوران مشروطه، به برنامه سیاسی مشروطه نوین و استراتژی حزب در فصلهای بعدی میپردازد»(حزبی برای اکنون و آینده ایران).
داریوش همایون این جزوه را در ۲۰۰۲ نوشته است؛ از محورهای اصلی این جزوه، پرداخت به چهار ارزش مدرنی است که ایرانیان از مشروطیت به دست آوردهاند:
- ناسیونالیسم
- آزادیخواهی
- ترقیخواهی
- عدالت اجتماعی
که در یک سده گذشته بنیانهای گفتمان سیاسی و مدنی در ایران را تشکیل میدهند. به تعبیر داریوش همایون «ما چهار ارزش اساسی داریم که بر پایه آنها برنامه سیاسی خود را تنظیم کردهایم، این چهار ارزش را از جنبش مشروطه و تجربیات صدساله جامعه ایرانی که البته عموم آنها ریشه در اندیشه غربیها دارد گرفتهایم و بنیاد بسیار استواری برای برنامه سیاسی حزب شده است… این ارزشها با همان اولویت که آمده است نهتنها زمینه محکمی برای یک برنامه سیاسی شایسته یک جامعه مدرن بوده بلکه در زندگی شانزدهساله حزب اعتبار خود را بیشازپیش نشان داده است. چراغی فرا راه ما شده که از گمراهی جلوگیری کرده است.»
جمعبندی همایون از اصول و اهداف چهارگانه مدرن ایرانیان، با نوینسازی مشروطیت در کرامت ایرانی و رسیدن به جامعهای آزاد و برابر و قانونمند در دولتی دمکراتیک است؛ وی مینویسد:
«طرح یا پروژه روشنفکران که به نام مشروطهخواهان شناخته میشدند از شکل حکومت و نوع نظام سیاسی فراتر میرفت. آنها بهدرستی اولویت را به مسئله سیاسی ایران میدادند، ولی اصلاح حکومت گام نخستین یک برنامه فراگیر برای نگهداری استقلال و یکپارچگی (تمامیت) ایران و رساندن جامعه ایرانی به پیشرفتهترین کشورهای غرب میبود. از اینجاست که جنبش مشروطه نهتنها یک انقلاب دمکراتیک بلکه آغازگر جنبش تجدد یا نوگری (مدرنیته) ایران شناختهشده است.
برای مشروطهخواهان میان دمکراسی یا مردمسالاری و تجدد تفاوتی نبود و مردمسالاری، مانند ناسیونالیسم و توسعه اقتصادی و اجتماعی و عدالت اجتماعی، یکی از اجزاء طرح نو سازندگی جامعه به شمار میآمد. آنها در همه زمینههای طرح خود دست به تلاشی زدند که جامعه ایرانی تا آن زمان در چنان ابعادی مانندش را ندیده بود. هرچه ما امروز، در حد خودمان، از اسباب تجدد داریم آغازش به آن دوره بازمیگردد ـ از آموزش همگانی تا حزب سیاسی؛ از روزنامه تا رمان و تئاتر؛ از راهآهن سرتاسری تا صنعت سنگین، از پوشش درمانی تا برابری زن و مرد؛ از حقوق مدنی اقلیتهای مذهبی تا عدم تمرکز و حکومتهای انتخابی محلی.
درست است که طرح مشروطهخواهان بیشتر روی کاغذ ماند و درست است که امروز ایران از جهاتی به عصر پیش از مشروطه بازگشته است. ولی جنبش مشروطه نیروی برانگیزاننده جامعه ایرانی در راه پردستانداز پیشرفت بود و همچنان هست.
امروز هم ما در اصل با همان مسئله مرکزی جامعه ایرانی یعنی تجدد و معنی و کاربردهای آن و راههای رسیدن به پیشرفتهترین کشورهای غرب روبروییم. امروز هم برای جامعه ما مردمسالاری و عدم تمرکز در برابر حکومت آخوندی و نظام متمرکز؛ ناسیونالیسم ایرانی در برابر تجزیهطلبی از یکسو و جهانگرایی globalization از سوی دیگر؛ توسعه اقتصادی در برابر تسلط بازار؛ توسعه اجتماعی در برابر نابرابری زن و مرد و شیعه و غیر شیعه و مسلمان و غیرمسلمان؛ و عدالت اجتماعی در برابر فاصله روزافزون طبقاتی قرار دارد.
امکانات ایران برای گشودن مسئله تجدد و رسیدن به آرمان مشروطهخواهان و بالاتر از آن بسیار بیشتر شده است، ولی در اصل مسئله تفاوت چندانی نیست. هنوز مشروطهخواهی در بنیاد خود بهترین طرح یا پروژه برای ایران به شمار میرود.» (حزبی برای اکنون و آینده ایران).
در دهمین سالگرد درگذشت داریوش همایون، اندیشهها و آرای وی هنوز از سرزندگی، پویایی و حقیقت برخوردارند؛ تجدیدعهدی با اصول و اهداف مبارزاتی برای آزادی ایران از زیر ستم فاشیسم مذهبی، برای گفتمان سیاسی ایرانیان با تأملی واقعبینانه و اندیشمندانه در اندیشهها و ایدههای داریوش همایون، یکی از اصلیترین محورهای پیشبرد گفتمان دمکراتیک در اندیشهورزی و کنشهای سیاسی و فرهنگی به شمار میروند.
داریوش همایون در پنجم مهرماه ١٣٠٧ در تهران متولد شد. تحصیلات خود را با پشت سر گذاشتن دورههای مقدماتی، در دانشگاه هاروارد در رشته توسعه سیاسی ادامه داد. همایون از نوجوانی به نویسندگی در روزنامه اطلاعات- بنیاد فرانکلین و… و فعالیت سیاسی در احزاب آن دوران پرداخته است. داریوش همایون در سالهای دهه پنجاه خورشیدی، از رهبران فکری و تشکیلاتی «حزب رستاخیز ملت ایران» بود. با وقوع فاجعه انقلاب در سال ۱۳۵۷ داریوش همایون بعد از فرار از زندان و چندین ماه زندگی مخفی، به اپوزیسیون خارج از کشور پیوست. وی از همان بدو خروج از ایران، به سازماندهی مخالفان مشروطهخواه پرداخت. حاصل تلاش آن سالهای زندهیاد داریوش همایون، تألیف چندین کتاب فکری- سیاسی و بنیانگذاری «سازمان مشروطه خواهان ایران» است.
کتابشناسی داریوش همایون:
۱- حزب فراگیرنده ملت ایران (رستاخیز)، بیجا
۲- ویژگیهای رستاخیز و سیاستها و سازمان آن، تهران، ۱۳۵۶
۳- دیروز و فردا، سه گفتار درباره ایران انقلابی، چاپ اول واشینگتن ١۹۸١؛ چاپ دوم واشینگتن چاپ پاژن، واشینگتن ٢۰۰۰؛ چاپ سوم تارنمای حزب مشروطه ایران ٢۰۰۳
۴- نگاه از بیرون، امریکا، انتشارات ایران و جهان، ۱۹۸۴
۵- گذار از تاریخ، پاریس، انتشارات آبنوس، ۱۹۹۲
۶- حزبی برای اکنون و آینده ایران، سپتامبر ۲۰۰۲
۷- صدسال کشاکش با تجدد، داریوش همایون،هامبورگ، نشر تلاش، ۱۳۸۵
۸- هزار واژه،هامبورگ، نشر تلاش، ۲۰۰۷
۹- من و روزگارم، در گفتوگو با بهمن امیرحسینی،هامبورگ، نشر تلاش، ۲۰۰۷
۱۰- خاطرات به یغما رفته، به اهتمام علیاصغر حقدار، ۲۰۰۸؛ چاپ دوم: انتشارات باشگاه ادبیات، ۲۰۱۶
۱۱- بیرون از سه جهان- گفتمان نسل چهارم، نشر تلاش، ۲۰۱۲
۱۲- پیشتاز هزاره سوم- رسالههایی در سیاست، تاریخ، فرهنگ، نشر تلاش، ۲۰۰۹
۱۳- مشروطه نوین- نوآوریها و پیکارها، نشر تلاش، ۱۳۸۹
۱۴- لیبرالیسم از کجا آمد؟ نشر تلاش، ۲۰۰۸