پیامِ تاریخی و فرهنگی «شاه رفت»، «امام آمد»!

چهار دهه است که هر بار در زمستان، از سالگرد ۲۶ دی، روزی که «شاه رفت» تا ۱۲ بهمن، روزی که «امام آمد» و ۲۲ بهمن که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، ایرانیان در رسانه‌ها و در سال‌های اخیر در شبکه‌های اجتماعی به بحث و جدال و بازبینی درباره «پهلوی‌ها» و «جمهوری اسلامی‌» و «مردم» و همچنین نقش «خارجی‌ها» می‌پردازند.

آن‌هم درحالی‌که همین چهار کلمه که تیتر روزنامه‌های آن دوران شد، بدون آنکه تیتر زنندگانش بخواهند و بر آن آگاه باشند، یک پیام تاریخی و فرهنگی را اعلام می‌کرد:

الاهه بقراط

شاه رفت!

امام آمد!

نهاد متجدد مدنی می‌رفت و نهاد مرتجع مذهبی می‌آمد!

آن زمان نه‌تنها کسی به حقیقت تاریخی و فرهنگی این چهار واژه دقت نکرد بلکه کسانی که چه در میان فعالان سیاست و فرهنگ و چه در بین مردم شناختی از این جابجایی داشتند، بسیار اندک بودند. رسانه‌های داخل و خارج از «انقلاب» و علیه «شاه» و در استقبال از «امام» می‌گفتند و کم بودند کسانی چون شاپور بختیار، مهشید امیرشاهی، مصطفی رحیمی و بخشی از مردم عادی در ایران و افرادی چون اوریانا فالاچی در خارج که طلیعه‌ی شوم «امام» را تشخیص می‌دادند بدون آنکه الزاماً علاقه‌ای به «شاه» داشته باشند. علاقه به «شاه» در میان مردم عادی، مانند سال‌های بعد و امروز، بیشتر بود تا در میان به‌اصطلاح نخبگان ایران و جهان!

بحث اما بر سر این نیست. صدها کتاب و مقاله درباره انقلاب ۵۷ و نقش «شاه» و «امام» و عوامل داخلی و خارجی آن نوشته‌شده و بازهم نوشته خواهد شد. قضیه بر سر دو واژه و پیامِ آن‌هاست که ناشنیده ماند: «شاه» و «امام»!

پیامی که راز آن را می‌بایست در هزارتوی زبان و فرهنگ و تاریخ جُست. بخشی از مردم عادی «خطر» را به‌طور غریزی و بر اساس «حافظه تاریخی» که در «ناخودآگاه جمعی» آن‌ها در طول سده‌ها ذخیره‌شده بود احساس می‌کردند؛ اما زمان و تجربه‌ای تلخ و خونین لازم بود تا آن را به خودآگاهی ملّی در درک «امام» بجای «شاه» و فرقه‌گرایی بجای ملی‌گرایی تبدیل کند. ولی بر اساس کدام شواهد تجربی و تاریخی، افرادی چون خمینی و خامنه‌ای و مشابهان آن‌ها می‌بایست راهی در پیش می‌گرفتند که به اعتلا و ارتقاء ملت و مملکت بیانجامید؟!

«شاه رفت» یعنی نهاد مدنی قدرت در یک سرزمین پادشاهی رفت و «امام آمد» یعنی نهاد مذهبی قدرت در یک سرزمین به‌زور شمشیر و خون مسلمان‌ شده آمد! جمهوری اسلامی باید که خود را با خونریزی حفظ می‌کرد!

اما خبر خوش اینکه: تقابل دو نهاد ایران‌ساز و ویران‌ساز تا عبور از قرون‌وسطای جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت. مردم ایران یک نبرد را در سال ۵۷ به رژیم کنونی باختند اما سرنوشت نهایی میدان این جنگ تاریخی و فرهنگی با دفع جمهوری اسلامی تعیین خواهد شد.

الاهه بقراط

کیهان لندن شماره ۲۹۵

مطالب مربوط

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

۵۷؛ مرز بین دو فکر و دو هدف‌ متناقض

فقط «آنتی» بودن نه سیاست است نه راه!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر