بحران کُرونا وقتی پیچیدهتر شد که تعدادی از رهبران و سیاستمداران دنیا سازمان بهداشت جهانی را هم متهم به سوء مدیریت و پنهانکاری در مورد گسترش این ویروس کُشنده کردند. در همین ارتباط ماریس پین وزیر خارجه استرالیا هشدار داد که «لازم است بهموازات رفتار چین، نقش سازمان جهانی بهداشت نیز موردبررسی قرار گیرد.»
در حال حاضر جهان با شیوع کُرونا دوقطبی شده و در برابر برخی کشورهای غربی، دولتمندان و سیاستمداران و رسانههای «بلوک شرق» ظاهراً سابق، در نقش «وکیل مدافع کمونیسم» منکر دخالت دولت کمونیست چین در شیوع. COVID-19 شدهاند
اگر در نگاه غربیها دولت چین ویروس کُرونا را صادر کرد، از نگاه مردم ایران رژیم جمهوری اسلامی با کُرونا به قیمت سلامت و جان شهروندان، تجارت و اخاذی میکند. شیوع کُرونا برای رژیم ایران که به اسم «نگاه به شرق» به نوکر و خدمتگزار چین و روسیه تبدیلشده، فرصتی شد تا علیه دولت آمریکا کارزار ضد تحریم به راه اندازد. پروژهای تکراری اما نسبتاً قوی که با هزینههای هنگفت اجرا شد اما تاکنون موفقیتی برای جمهوری اسلامی نداشته است.
در اوج بحران کُرونا، چپگرایان و کمونیستها در گوشه و کنار دنیا یکصدا در متنها و نطقهایی عمدتاً یکسویه و تکراری بیآنکه در نظر بگیرند منشأ کُرونا در کجاست علیه جوامع آزاد و کشورهای لیبرال میتازند و مقصر پیامدهای خسارتباری را که شیوع این ویروس چینی به کشورهای مبتلا زده است، بازار آزاد و سرمایهداری و سیاستهای جهانیسازی میدانند.
اندرو آدونیس وزیر پیشین راه و ارتباطات بریتانیا و رئیس پیشین کمیسیون زیرساختهای انگلیس در پاسخ به آنها در توییتی مینویسد: «نظریههای مختلفی درباره چگونگی تأثیر کُرونا بر آینده جهان مطرح میشود که آن را بحران سرمایهداری میدانند. (این) اشتباه است. (کُرون) بحران کمونیسم است. این ویروس از طریق رژیم کمونیست شی جینپینگ در چین تبدیل به یک ویروس همهگیر جهانی شد. رژیمی که موردعلاقه (رژیمِ) غیر لیبرال ایران است. آنچه ما احتیاج داریم دیکتاتوری کمتر است نه لیبرالیسم کمتر!»مدتی است انتقاد جامعه بینالمللی از چین بهعنوان منبع شیوع کُرونا بهطور روزافزون بالاگرفته است و از مسائل سیاسی فراتر رفته و بهتدریج جنبههای امنیتی و حقوقی نیز پیدا میکند.
به گزارش رادیو NPR اریک اشمیت دادستان کل ایالت میسوری آمریکا اعلام کرد این ایالت از دولت چین و دیگر نهادهای این کشور به دلیل نقشی که در تشدید بحران شیوع کُرونا و تأثیرات این بحران در این ایالت داشتهاند شکایت کردهاند. دادستان ایالت میسوری دولت پکن را متهم به پنهانکاری در اطلاعرسانی درباره ویروس، ساکت کردن افشاگران و کمکاری در متوقف ساختن شیوع بیماری کرده است.
کارشناسان حقوقی میگویند این شکایت با موانعی دشوار مواجه خواهد شد زیرا چین از «مصونیت حاکمیت» برخوردار است بااینحال این شکایت پکن و رهبران حزب کمونیست را بیشتر زیر سؤال میبرد.
بههرحال، موج جهانی انتقاد علیه چین تأثیرگذار بوده است. رسانههای آزاد و مستقل در این کارزار نقش عمدهای ایفا کردند. از میان انبوه دیدگاهها، مصاحبهها، گزارشها، مقالات و کاریکاتورها، یکی بیش از سایرین برای دولت پکن گران تمام شد. کاریکاتور روزنامه دانمارکی Jyllands- Posten Debat که تصویر ویروس نمادین کُرونا زیر میکروسکوپ را جایگزین ستارههای پرچم جمهوری خلق چین کرده است.
پس از انتشار این کاریکاتور سفارت چین در دانمارک خواستار عذرخواهی از سوی این روزنامه شد اما نخستوزیر دانمارک با استناد به قوانین آزادی بیان در این کشور اعلام کرد که نیازی به عذرخواهی نیست. پس چینیهای حامی دولت پکن دستبهکار شدند و با کاریکاتورهایی از پرچم دانمارک دست بهتلافی زدند و با کجسلیقگی تمام، روی پرچم دانمارک تصویر صلیب شکسته نازیها و یا نوار بهداشتی خونی کشیدند.
کشمکش و جدالهای تفسیری و تحلیلی در مورد ابعاد کُرونا در جامعه ایرانی نیز تا حدودی متأثر از شرایط بینالمللی است. نویسندگان و تحلیلگران چپگرا و موازی با آنها روزنامهنگاران ولایی و حزباللهی در یک جبهه مشترک، آسمانوریسمان را به هم میبافند تا «ویروس چینی» را به «لیبرالیسم» و «نئولیبرالیسم» و جوامع آزاد غرب نسبت دهند.
حمید تقوایی مسئول «حزب کمونیست کارگری ایران» میگوید: «بیماری کُرونا ناشی از یک ویروس است اما بحران ناشی از نظام سرمایهداری است!» او در یک گفتگو تأکید میکند: وظیفه ما این است که در تبلیغات عنوان کنیم که ریشهی این بیماری طبیعی، پزشکی نیست بلکه یک بحران اجتماعی و اقتصادی و سیاسی است که ناشی از تسلّط نظام سرمایه در دنیاست!
آنچه ولاییها و حزباللهیها دنبال میکنند نیز نشخوار همین محتوا و حرفهایی است که چپگرایان و کمونیستها مطرح کردهاند. این موضوع در جمهوری اسلامی سابقه دارد که کمونیستها آن را ازنظر فکری تغذیه بکنند! «خط امام» و تبلیغ اینکه جمهوری اسلامی «راه رشد غیر سرمایهداری» در پیشگرفته است، از اختراعات قدیمیترین کمونیستهای ایران یعنی «حزب توده ایران» است! در تمام چهار دهه گذشته خط فکری «ارتجاع سرخ» بهویژه در سیاست و اقتصاد پا بهپای «ارتجاع سیاه» کشور را رو به ویرانی رانده است.
باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی در گزارشی با عنوان «کُرونا ناقوس مرگ اخلاق در غرب را به صدا درآورد» با طرح ادعاهای مشابه کمونیستها و چپگرایان نوشته است که این ویروس دروغ بودن شعارهای لیبرالیسم را آشکار کرد و مدیریت بیماری کُرونا در جوامع غربی و تبعیضهای ناروایی که مسئولان غربی در قبال مبتلایان قائل میشوند عمق عداوت پیش برندگان مکتب منحط لیبرالیسم با انسان را آشکار کرد!
روزنامه «وطن امروز» نیز با ادعای فروپاشی پایههای نئولیبرالیسم و سیستم سرمایهداری در جهان پساکُرونایی، دیدگاههای نوآم چامسکی را بازتاب داده که میگوید: «باید اذعان کرد این تهدیدات اعم از بحران کُرونا، جنگ هستهای و گرم شدن کره زمین تهدیداتی است که به دلیل اعمال سیاستهای نئولیبرالیسم ایجادشده است و روزبهروز نیز شدت خواهد یافت.»
چامسکی در ایالاتمتحده آمریکا معتقد است بعد از نئولیبرالیسم، پدیده بعدی که جان انسانها را درخطر قرار داده، وجود رهبرانی مانند ترامپ در دنیاست که با رفتارهای بیمارگونه خود جهان و انسان را با خطرات متعددی مواجه میسازند.در جمهوری اسلامی نیز محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در مقالهای به تکرار نظرات مشابه چامسکی پرداخته و مینویسد: «کُرونا نهفقط قدرت آمریکا و اروپا بلکه اندیشه لیبرالیسم و فرهنگ سرمایهداری و ارزشهای آمریکایی، آزادی و دموکراسی آمریکایی را با چالش بزرگی روبرو کرده و اقتصاد، امنیت و روابط بینالملل آنان را تضعیف خواهد کرد.»
یادآوری میشود که این ادعاهای «چامسکیانه» درحالیست که محسن رضایی یک ماه پس از شیوع کُرونا در ایران از اعضای ارشد حزب کمونیست چین برای مقابله با این «ویروس چینی» درخواست کمک کرد!
وجه اشتراک چپگرایان کمونیست و همچنین سوسیالیست با مذهبیون و ولایتمداران، تحریف «واقعیت» و وارونه کردن آن است. «ارتجاع سرخ و سیاه» همواره نه در پی دیدن واقعیات و تنظیم نظرات خود بر اساس واقعیت بلکه برعکس، در پی تحریف واقعیت بر اساس نظریات خود بودهاند! هر دو جریان شواهد عینی و فکتها را به تاریکخانهی ایدئولوژیهای خود میبرند و دفن میکنند.
شاید آنچه بر سر مردم چین و شوروی در دوران مائو و استالین آمد، به دلیل گذشت زمان، چندان ملموس نباشد اما آنچه در کوبا و ونزوئلا تحت رهبری کاستروها و چاوز و مادورو گذشته در برابر چشم قرار دارد. عملکرد مذهبیون و حزباللهیها و ولایتمداران و چپگرایان ایران نیز در برابر چشم است! اینهمه شواهد را نمیتوان زیر خروارها خاک پنهان کرد و به فراموشی سپرد.
کارنامهی چهلساله جمهوری اسلامی که از بدو انقلاب تاکنون هرچه کرده سراسر علیه مبانی آزادیهای فردی و اجتماعی و شکوفایی اقتصادی و فرهنگی بوده است، غدهی چرکینی است که نهتنها در بحران کُرونا بلکه پس از هر رویدادی ازجمله اعدامهای پس از انقلاب، جنگ، دهه شصت، ۷۸، ۸۸، ۹۶ و همین آبان ۹۸ عفونت آن بیرون میزند.
این عفونت تنها در سرکوب آزادی و نسلهای جوانی که این نظام قرونوسطایی را نمیخواهند نیست بلکه در لایههای مختلف نظام و خانوادههای مافیایی آن به چرک نشسته و همهی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را فاسد کرده است. اینکه مأموران و مقامات دولتی در وزارت بهداشت با دو میلیون یورو ارز دولتی که میبایست به واردات دارو و تجهیزات پزشکی اختصاص یابد، اقلام دیگری ازجمله کابل برق وارد کردهاند و یا اینکه در همان هفتههای نخست شیوع کُرونا گروههای مافیایی وابسته به قدرت ۲۰۰ میلیون ماسک احتکار کردهاند، تنها نمونههای کوچکی از فساد و عفونتی است که سراپای نظام متکی بر تفکر «ارتجاع سرخ و سیاه» را فراگرفته است. عجیب نیست که این مرتجعان علل بروز ویروس کُرونا را نه در منبع و منشأ آن در چین کمونیست که رفیقشان است، بلکه در جوامع آزاد غرب بجویند!
برگرفته از کیهان لندن