بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

شهروندی ایرانی و حقوق بشر جهانی

شهروندی ایرانی و حقوق بشر جهانی

وجه ممیزه و اساس پایه‌ای دنیای معاصر حقوق بشر و حق شهروندی آحاد انسان‌ها است؛ حقی که از ضابطه‌مند کردن حق طبیعی برآمد و با گذار از آزمون و خطای انسان‌ها در اعلامیه حقوق بشر و شهروندی- در اواخر قرن هجده-  به ثمر نشست و در اعلامیه جهانی حقوق بشر– در قرن بیستم- نهادینه شد. اعلامیه حقوق شهروندی ناظر به مفهوم «انسان» و «شهروند» بود که در جامعه سیاسی پدید آمده از جامعه طبیعی دارای حق طبیعی و غیرقابل انکار و حفاظت از آن بودند. درواقع شهروندی، همان عضویت در جامعه سیاسی شمرده شد و حق‌های عرفی و موضوعه جزایی و مدنی و خانوادگی را به وجود آوردند. حقوقی که اینک در مفهوم نوین شهروندی که شامل حقوق پیشاتولد نوزادان و حقوق ارثی و پساحیات را هم شامل می‌شوند. در پیوند حقوق جهانشمول بشر به حقوق شهروندی در کشورهای جهان، وجه تمایز آنها از همدیگر، مربوط به قانونگذار بوده و تحقق حق انسانی افراد ملت در چارچوب پذیرفته شده کشوری و تعیین ملیت انسان‌ها، حقوق بشر را با مصادیق اجرایی و مدنی به منصه ظهور می‌رساند.

ریشه واحد و بنیانی حقوق بشر جهانی و حقوق شهروندی ملی، در حق طبیعی است که خردمندی فردی و اداره مدبرانه جامعه را باعث شده و جامعه مدنی را در ورای اجتماع ابتدایی انسانی به وجود آورده است؛ ماهیت این حقوق- چه در عرصه جهانی و در زمینه‌های ملی- نشأت گرفته از خرد آدمی‌ بوده و ربطی به تکالیف متافیزیکی- اخلاقی و دینی ندارد. در حقیقت سکولاریته در تدوین قوانین و بنیان‌های تئوریک و تاریخی آن و لائیسیته در اعمال و اجرای قوانین توسط دولت‌ها، هم مشروعیت حقوق بشر و حقوق شهروندی را در خود جای داده است و هم کارآمدی آنها را تضمین می‌کند.

از دیدگاهی که به کوتاهی نوشتم، معلوم می‌شود مفاهیمی‌ نظیر رعیت- بنده- برده و… از موضوعیت عاری شده و مفهوم تشخص و شهروند در حوزه همگانی که مبتنی بر مسئولیت حقوقی هستند، گستره جهان انسانی را در همراهی و هم‌پیوندی با حریم شخصی به وجود آورده است. از این دیدگاه، آدمی‌ از یکسو دارای مسئولیت است و از سوی دیگر صاحب حقی که در همگرایی با انسان‌های دیگر، از آن به قرارداد اجتماعی و قوانین موضوعه تعبیر شده است.

حقوق شهروندی- که همراه و مبتنی بر حقوق جهانی بشر است- در ارتباط با نهادهای اجرایی و مفهوم دولت، دلالت بر دموکراسی و تأمین اجتماعی دارد؛ لازمه آن رعایت آزادی‌های اساسی- حقوق مدنی- آزادی مالکیت- حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی است. عنصر مدنی در این دیدگاه، آزادی شخصی در ابراز عقیده- اندیشه بوده و عنصر سیاسی آن مشارکت آزادانه در قدرت سیاسی- اعم از انتخاب شدن و انتخاب کردن- است. همانطور که عنصر اجتماعی، رفاه شخصی و جمعی- امنیت خاطر و سرمایه مادی و معنوی را حراست می‌کند. تمامی‌این عناصر و تحقق این حقوق با عضویت انسان در جامعه مدنی محقق شده و موضوعیت می‌یابند.

خاطرنشان می‌کنم، تأمل و بحث در مدل‌های اجرایی حقوق بشر در جوامع و تحقق حقوق شهروندی اعم از جمهوریت یا پادشاهی و… با ماهیت‌های لیبرالی یا سوسیالیستی و… خارج از موضوع و حدود این مقاله بوده و نوشتار مستقلی را می‌طلبد. در مورد مسائلی نظیر حدود آزادی‌های فردی- توافق جمعی- میزان مشارکت سیاسی- خدمات مدنی و وظایف دولتی به تناسب وام‌داری به هر مدلی متفاوت بوده و راهکارهای ارائه شده را بنیان‌های فکری و گفتمان‌های سیاسی تعیین می‌کنند.

به این نکته هم اشاره می‌کنم که ایرانزمین در دوران حاکمیت پهلوی اعلامیه جهانی حقوق بشر را امضا کرد و دولت را ملتزم به رعایت مفاد آن کرد. تدوین حق جزایی- حقوق خانواده- حقوق موضوعه و پیش از آن تدوین اولین قانون اساسی کشور به عصر مشروطیت، همگی از لوازم و الزامات آشنایی ایرانیان با دنیای مدرن و مدرن‌سازی فرهنگ و سیاست در ایران هستند. الزاماتی که امروزه از آنها به عنوان حقوق شهروندی نام برده می‌شود و در هم بستگی و همراهی با حقوق بشر جهانی معنا یافته‌اند؛ حقوقی که چه در عمل به اعلامیه جهانشمول حقوق بشر و چه در رعایت حقوق ملی شهروندی از سوی اقتدار سنت‌گرایان ضدمشروطه جمهوری اسلامی‌ به تعطیلی کشانده شده‌اند.

درواقع، زمانه‌ای که گسترش حقوق جهانشمول بشر به عرصه‌های شهروندی- مطالبات سیاسی و صنفی- حقوق شخصی و رعایت تشخص آدمی، با اقتدار فاشیسم مذهبی در سیاست اجرایی ایران با وقفه‌ای فرصت‌سوز مواجه شد، شکل‌گیری و استحکام بخشی از اپوزیسیون ایرانی که دل در گرو آزادیخواهی و سر در وطن‌پرستی دارد، حق شهروندی ایرانی را در پیوند با حقوق بشر جهانی قرار داد و بنیان‌ها- اصول و اهداف مبارزاتی را با روش‌های مدنی و دموکراتیک بدون خشونت، در محور و مرکز فعالیت علیه فاشیسم مذهبی جمهوری اسلامی‌ به عرصه کشانده است. در این مجادله ملی و جهانی، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) اولین تشکلی بود که تحت اندیشه‌های حقوقی و آزادیخواهانه، مسئله حقوق جهانشمول بشر را در پیوند با حقوق ملی شهروندی ایرانیان مطرح کرده و در بیش از سه از حیات تشکیلاتی و سیاسی خود لحظه‌ای از آن کوتاهی نکرده است؛ دفاع از حقوق جنسی- قومی‌ و اعتقادی ایرانیانی که زیر فشارهای ضدانسانی جمهوری اسلامی‌ از حداقل‌ترین حق طبیعی انسان‌ها محروم هستند و پاسداری از ملی‌گرایی که تحقق حقوق بشر را برای آحاد شهروندان ایرانی می‌خواهد، کارنامه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) را آکنده از بنیان‌های حقوقی و انسانی در مبارزه با فاشیسم مذهبی و رهایی وطن از آن و استقرار دمکراسی شهروندی در معرض افکار عمومی‌ قرار داده است.

برگرفته از کیهان لندن

مطالب مربوط

تأملی در افشای برخی حساب‌های کاربری «ایکس»

تکثر فکری پایه ارتباط دمکراسی‌خواهان است

رواداری فکری و مواضع سیاسی (در حاشیه کنفرانس اسلو)

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر