از روزهای نخستین سال جدید، بیشتر مناطق کشورمان ایران گرفتار سیل، آبگرفتگی و بارندگیهای متوالی شده است؛ مدیریت بحرانهای طبیعی از جمله مواردی است که در اقتدار غیرمردمی جمهوری اسلامی محلی از اعتبار و اهمیت ندارد. در حالی که هنوز کشور از زیانهای این مسائل رهایی نیافته است، در شهرهایی از ایران شاهد بروز خشونتهایی هستیم که نسبت به ماههای گذشته افزایش چشمگیری را نشان میدهد؛ تیراندازی در همدان و قتل یکی از آخوندها و کشته شدن قاتل او به دست نیروهای امنیتی- بروز خشونت در استادیومهای ورزشی تبریز و تهران و کشته و مجروح شدن عدهای از شهروندان و همچنین بروز خشونتهای هر روزه که مربوط به مسئله حجاب بانوان است، سیمایی دیگر و تازه از ایرانیان را در رسانههای جمعی و بنگاههای خبرپراکنی نشان میدهد.
افزون بر این، تدوام اعتراضات صنفی و قشرهای مختلف اعم از تاکسیرانان خوی و معترضان در تهران و اهواز و مقابله سرکوبگرانه عوامل امنیتی جمهوری اسلامی، در واقع تکمیلکننده خشونتهای اقتصادی است که رژیم با دستاندازی در منابع ملی و ثروت وطن و مقابله تروریستی با اقدامات جامعه جهانی، در رادیکالیزه گرداندن جامعه و مردم ایران، از خود بروز داده است.
تردیدی نیست که با اعلام تروریستی بودن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اتمام زمان معافیتهای اقتصادی و شروع دوره تازهای از تحریمهای بینالمللی، به واسطه خرابی و ناکارآمدی اقتصاد و سیاست در ایران، در روزهای آینده شاهد وخامت اوضاع داخلی و خارجی رژیم جمهوری اسلامی خواهیم بود؛ تقویت نیروهای اپوزیسیون و هماهنگی با معترضان داخلی و اطلاعرسانی بیوقفه و حقیقی از اعتراضات داخلی، اولویتی است که ایرانیان خارج از کشور بر دوش دارند؛ طرفه آن که در شرایط حساس فعلی که کشورمان گرفتار آن است، رهایی از فاشیسم مذهبی که چهار دهه بر امنیت- تشخص- منافع ملی و هویت ایرانیان به صورت همه سویه چنگ انداخته است، در گرو رفتارهای مدنی و همگرایی با معترضان داخلی از سویی و آگاه گرداندن گروههای حقوق بشری بینالمللی و مدیران کشورهای دمکراتیک از سوی دیگر را میطلبد. تجربه مبارزاتی سالهای گذشته نشان داده است که بدون درک مقتضیات زمانه و بدون حضور فعال در عرصههای اعتراضی در داخل و اطلاعرسانی و فعالیت دمکراتیک در خارج، به یک ایران آزاد و دمکراتیک دست نخواهیم یافت.
اکنون که رژیم جمهوری اسلامی در تکمیل وظیفه ضدملی و اقدامات ضدمردمی، عرصههای ترور و فساد و انهدام منابع طبیعی و ثروتهای فرهنگی ایران را به خصومتهای بینالمللی و کشاندن مزدوران خارجی به خاک وطن پیوند زده است، بر نیروهای دمکراتیک فرض ضروری و عاجل است که بدون از دست دادن فرصتهای به دست آمده و به دور از غوغاسالاری و برخوردهای احساسی و بدون پایه خردورزانه در ارتباطات و فعالیتهای سیاسی، در همآوایی و همکوشانی ملی برای نجات ایران از چنگال دژخیمان نامشروع جمهوری اسلامی، اهتمام اولیه و اساسی خود را به حمایت از اعتراضات داخلی و رصد برنامههای خشونتزای عوامل امنیتی و اطلاعاتی در پوششهای مخالفتخوانی مقطعی و صوری معطوف کرده و اهداف و آرمانهای ملی در دموکراسی رفتاری و فکری را متفاوت از بازیها و بازیچههای جمهوری اسلامی به معرض آزمون و تجربه بگذارند.
تردیدی نیست که رژیم جمهوری اسلامی اکنون که در آستانه فروپاشی و سرنگونی قرار گرفته است، از هر ترفندی برای ماندگاری و استمرار حیات نامشروع و ضد دمکراتیک خود بهره خواهد گرفت و در این راه از هیچ کوششی توسط عوامل پیدا و پنهان خود در ورود عنصر خشونت و آدرسهای انحرافی و مقطعی به عرصههای اجتماعی و شخصی فرو گذارد نخواهد کرد؛ تنها تدبیر خردمندانه و آگاهی از شرایط زمان و افشای پروژههای ضدایرانی جمهوری اسلامی، میتواند ترفندها و عوام فریبی این سردمداران فاشیسم مذهبی را خنثی و کشور را به رهایی و آزادی برساند.
برگرفته از کیهان لندن