بخش سوم
بخش دیگری از مدرنسازی در دوران رضاشاه پهلوی معطوف به ایجاد بنیانهای قوی و ملی اقتصادی است؛ دقت نظر به بنیادهای اقتصادی و تأمین منافع ملی در قراردادهای تجاری و اقتصادی با کشورهای دیگر، از اولویتهایی به شمار میرود که در دوران رضاشاه پهلوی، پایهگذاری شد و با مدیریت شخص رضاشاه و اقدام مدیران اجرایی به عرصهی عمل رسید.
ایجاد راهآهن و اهتمام به تقویت سرمایه ملی و حمایت از کالا و تجارت ایرانی، سرفصل اقدامات اقتصادی و تجاری رضاشاه پهلوی هستند؛ رضاشاه خود در سفرنامه مازندران مینویسد: «امتداد خط آهن ایران و متصل ساختن بحر خزر به دریای آزاد و خلیج فارس جزو آمال و آرزوهای قطعی من است، آیا ممکن است که خط آهن با پول خود ایران و بدون استقراض خارجی و در تحت نظر مستقیم خود من تأسیس شود؟ آیا ممکن است مملکت پهناوری مثل ایران از ننگ نداشتن راهآهن خلاص شود؟…»
آرزوهای رضاشاه پهلوی جامه عمل پوشید و با تصویب قانون انحصار دولتی قند و شکر و چای به منظور تهیهی سرمایهی ایجاد راهآهن در نهم خرداد ۱۳۰۴ خورشیدی از سوی مجلس شورای ملی، مراحل ساخت و بهرهبرداری از خطوط آهن در ایران آغاز شد؛ رضاشاه مینویسد: «… در همین اوان به کشیدن خط سراسری و متصل ساختن اجزای مهمه مملکت به یکدیگر همت گماشتم، بدون اینکه برای انجام این کار دیناری از خارجه قرض کنم، بلکه با انحصار قند و شکر از خود ملت گرفتم و صرف مصالح خود ملت کردم…»
در ۲۳ مهر ۱۳۰۶ خورشیدی نخستین کلنگ ساختمان راهآهن در محلی که میبایست ایستگاه تهران ایجاد شود، به دست رضاشاه به زمین زده شد و در کمترین زمان ممکن، ایران تحت رهبری رضاشاه پهلوی صاحب راهآهنی با طول اولیهی ۱۴۳۵ کیلومتر شد. علاقه قلبی رضاشاه باعث شد که در طول تأسیس راهآهن سراسری، وی نزدیک به ۱۸ بار از مراحل ساخت بازدید کند.
تحول در زمینههای اقتصادی مانند اهتمام به نوسازی تدارکاتی بود؛ رضاشاه توانست با ایجاد کارخانجات جدید و حمایت از صنایع داخلی، ایران را از مرحله کشاورزی به شرایط اولیهی صنعتی ارتقا داده و کشور را آرام آرام و با برنامهریزی از موقعیت روستایی به شهرنشینی رهنمون شود؛ با مدیریت و پشتیبانی رضاشاه، در دهه ۱۳۰۰ مجموعاً ۶۸۰ کارخانه ماشینی در ایران ایجاد شدند و برای حدود ۴۵۰۰۰ کارگر شغل ایجاد شد؛ وضعیت در صنایع دیگر هم رو به ترقی بود: ایجاد ۱۲۱ واحد صنعتی ریسندگی و بافندگی صنایع دستی با بیش از ۵۴ هزار شاغل در شهرهای مختلف کشور و فعالیت بیش از ۲۳ هزار نفر در ۱۸۳ معدن کشور و جذب سرمایههای خارجی با تصویب قوانینی در سال ۱۳۰۹ که به موجب آن، تسهیلات گمرکی در عرصههای واردات ماشینآلات و معافیت مالیاتی ۵ ساله برای کارخانهها پیشبینی شده بود، از این موارد به شمار میرود.
در نتیجه اقدامات رضاشاه پهلوی، شرکتهای ثبت شده از ۹۳ عنوان در سال ۱۳۱۱ به ۱۷۳۵ عنوان در سال ۱۳۱۹ افزایش یافت؛ همانطور که رضاشاه، قوانین تبعیضآمیز غیر و یکسویه تجاری در روابط خارجیان با ایران را با تصویب قانون تجارت در سال ۱۳۱۱ لغو و به خاطر شرایط آن زمان، تجارت خارجی را در انحصار دولت درآورد و با مدیریت فرایند توسعهی صنعتی و رعایت الزامات کنترلی آن، سیاست تجارت آزاد را از دست خارجیان بیرون آورد. در رابطه با نوسازی تجاری که رضاشاه پهلوی به آنها دست یازید، تغییراتی است که در قوانین مالیه انجام داد و قوانین تازهای که تأمین کننده حقوق ایرانیان بود، به تصویب رسانده و به مرحله اجرا گذاشت؛ مثلا در آن دوران طبق قانون کنترل اسعار [نرخهای] خارجی، ورود کالاهای تجملی مستلزم کسب مجوز مخصوص گردید و بر اساس اصلاحیه این قانون، صادرکنندگان میبایست ۹۰ درصد ارز تحصیل شده را در ظرف یک سال به دولت میفروختند.
در راستای نوسازی اجتماعی و ایجاد شهرنشینی مدرن، رضاشاه بناهای متعددی ساخت که در آنها، معماری سنتی ایران را با الگوهای مدرن درهم آمیخت؛ به بخشی از این بناها و ساخت و ساز دوره پهلوی اول اشاره میکنم؛ مهمترین بناهای حکومتی تهران، در محل میدان مشق ساخته شد. این میدان در آن زمان تا ۱۳۱۳ ، باغ ملی خوانده میشد. با دستور رضاشاه، جلو این میدان سردری با اقتباس سردرِ نقارهخانه قدیم باب همایون ساخته شد که ابتدا به آن سردرِ نقارهخانه میگفتند و اکنون سردرِ باغ ملی میگویند. معماری مجموعه ساختمانهایی که در این محل به کمک مهندسان خارجی و داخلی بنا شد، به سبک معماری رضاشاهی مشهور شد. مهمترین بناهای حکومتی این محل عبارت بودند از: کاخ شهربانی، کاخ وزارت امور خارجه، باشگاه افسران و ساختمانهای ارتشی، عمارت ثبت کل، اداره پست، کتابخانه ملی، موزه ایرانباستان و هنرستان دختران. کاخ شهربانی، عظیمترین بنای مجتمع، با تکیه بر معماری هخامنشیان و معماری غرب ساخته شد. پس از آن، معماران بناهای دولتی و غیردولتی، از شکل ستونها و سرستونها و دیگر عناصر کاخ شهربانی در آثارِ خود تقلید کردند. بنای موزه ایران باستان، اقتباس از معماری ساسانیان است که آندره گدار معمار و باستانشناس فرانسوی، طاق کسرای ساسانیان را با پرداختی نو در سردر بنای آن بازسازی کرد. به تشخیص و تعیین معماران و تاریخ نگاران، کاخ وزارت امور خارجه هم با الهام از کعبه زردشت- از بناهای دوره هخامنشیان در نقش رستم، ساخته شد. در مدرنسازی شهری دوره رضاشاه پهلوی، معمار آلمانی، هنریش، ساختمان بانک ملی را در مجاورت این مجتمع، بنا کرد که در آن، از نقش فَرْوَهْر استفاده شده است. ساختمان دادگستری در ارگ، در قسمت غربی کاخ گلستان بنا شد. در این بنا به الگوهای معماری اروپایی توجه بیشتری شده است. هم چنین در بنای ساختمان دادگستری هم استفاده از نمادهای دوران هخامنشی مانند نقش گل دوازده پر و شیر، دیده میشود.
در رابطه با سیاست فرهنگی دوره رضاشاه، تأسیس فرهنگستان زبان فارسی هم از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ ابراهیم صفائى نوشته است:«رضاشاه، با هر نوع سلطه بیگانه در ایران مخالف بود؛ چنانکه در حکم عمومى شماره یک دیماه، شاهنشاهى ۲۴۸۰/ ۱۳۰۰ شمسى، ارتش، براى نخستین بار بسیارى از واژههاى بیگانه را از ارتش بیرون ریخت و واژههاى فارسی یا متداول در فارسی را، بجای آن واژهها برگزید.»
اقدام به تأسیس فرهنگستان، در سال ۱۳۱۴ و پس از بازگشت رضاشاه از سفرترکیه صورت گرفت و در شروع کار، اساسنامهی آن در۱۶ماده،با تصویب هیئت وزیران کار در پیرایش زبان فارسى آغاز شد. نخستین رئیس آن، محمدعلى فروغى، نخست وزیر وقت بود که به فرمان رضاشاه در این سمت قرار گرفت.
نوشتار حاضر را در بزرگداشت یاد و خاطره رضاشاه پهلوی در سالروز تولد آن بانی و پایه گذار ایران نوین با سخنان محمدعلی فروغی به پایان میبرم؛ زندهیاد فروغی در سخنرانی/ مقاله «تاثیر رفتار شاه در تربیت ایرانی» میگوید:
«اما تربیت ملت قسمت مهمی از آن البته به نشر معارف است به وسایلی که دائماً گفته میشود: تکثیر و تأسیس مدارس و مؤسسات مجامع و مجلات علمی و ادبی و صنعتی، ترجمه و تألیف و طبع کتب مفیده، طلبیدن معلمین خارجی، فرستادن جوانهای مستعد به خارجه، تشویق و تجلیل ارباب کمال و قس علیذلک و یقین است که در این باب مسامحه جایز نیست اما امروزه این اقدامات هم کفایت نمیکند و مهمتر از اینها آن است که فکری برای تقویت مایه اخلاقی ملت بشود.»
پایان
برگرفته از کیهان لندن