تا زمانیکه دولت “تدبیر و امید” به دولت راستگویی و تعهد” تبدیل نشود، از امکان موفقیت برخوردار نخواهد شد. اگر منظور از ” تدبیر” پردهپوشی و کتمان واقعیت اوضاع کشور است، چه بهتر که آن را “تزویر” بخوانیم نه “تدبیر” و اگر منظور از “امید” رسیدن دستی از غیب و لا طائلات احمدینژادی است، پس باید گفت در جبین شما هم نوری از رستگاری نیست. چه بهتر میشد اگر جناب روحانی “راستگویی و تعهد” را شعار دولت خود میکرد، چون تا کسی حقایق را آنچنان که هست با مردم در میان نگذارد، هرگز نخواهد توانست به آن دریای ” تعهد” و انرژی مردمی که بدون آن هیچگونه عمل و ابتکاری شانس موفقیت ندارد دست یابد.
اگر صداقتی در کار است با مردم ایران همچون نامحرم و غریبه رفتار نکنید. حقایق را بگوئید، همه حقایق را با مردم در میان بگذارید و به مردم راست بگوئید. با اعلام واقعیات آنچنان که هست آغاز کنید: به مردم بگویید:
– که سیاست هستهای رژیم چه خیانت بزرگی بوده است و چگونه جز ایجاد مشکلات اقتصادی و سیاسی هیچ ثمرهای نداشته است.
– که به اصطلاح هدفمند کردن یارانهها پیروی از همان سیاست ” گداپروری” رژیم است و هم اکنون همانند یک بمب ساعتی اقتصاد کشور را تهدید میکند.
– تا زمانیکه بودجه کشور متوازن نشود تورم ادامه خواهد داشت زیرا بانک مرکزی زیر سلطه دولت است، دولتها در جمهوریاسلامی همیشه کسر بودجه دارند و آن را با چاپ اسکناس جبران میکنند.
– که متوازن شدن بودجه دولت از سویی نیازمند وضع مالیات است و از سوی دیگر نیازمند محدود کردن سیطره دولت در اقتصاد کشور. در کمتر کشوری اقتصاد ملی تا این حد در انحصار دولت است.
– تا حقایق را آنچنان که هست بیپرده با مردم در میان نگذارید قادر به حل مشکلات نخواهید بود. شرایط زندگانی مردم از دوران جنگ با عراق تا امروز، هرگز چنین مشکل و طاقت فرسا نبوده است.
آیا به مردم گفتهاید که ضریب فلاکت بالای پنجاه درصد در جهان بینظیر است؟ توأم شدن تورم بالای چهل درصد با ضریب بیکاری بیحساب و کتاب، پیش درآمد یک انفجار مهیب اقتصادی و اجتماعی است. متأسفانه از ضریب واقعی بیکاری اطلاعی در دست نیست، چون آمار در رژیم جمهوریاسلامی مانند بسیاری از دیگر جوانب آن با حقیقت و راستی بیگانه است. در مورد آمار، در این رژیم نه تنها تقلب و دستکاری اعمال میشود، حتی گاهی همانگونه که در دوران احمدینژاد شاهد آن بودیم، آمار هم بخشی از اسرار حکومتی محسوب شده و حتی از اعلام و انتشار آن امتناع میورزند. یکی از مختصات برجسته کشورهای آزاد و دموکرات “مستقل” کردن سازمان آمار از دولتهاست. بدین جهت مردم با اطمینان با آمار برخورد میکنند. در این کشورها معیارهای بینالمللی آمار نیز همانند سازمان آمار از اصالت و استقلال خاص برخوردار است و هرگز دستخوش تمایلات دولتها قرار نمیگیرد. به عنوان نمونه میگویند در ایران معیار اشتغال و تعریف شاغل بودن دو ساعت کار در هفته است! در هیچ کجای دنیا نظیر چنین معیاری برای محاسبه بیکاری نخواهید یافت. چه بسا که اگر میزان بیکاری در ایران درست محاسبه شود، نرخ بیکاری از تورم هم بالاتر باشد.
چه نیک گفتهاند که همه را میشود برای مدتی فریب داد و حتی میشود جمعی را برای همیشه فریفت، اما همه را نمیشود برای همیشه فریب داد. در کشوری که نیازمند تحول و دگرگونی بنیادی است نخواهید توانست مردم را غریبه حساب کنید. شما تاکنون هیچگونه نشانهای از مقاومت در برابر زیادهخواهی پاسداران نشان ندادهاید. یگانه اشاره شما در این مورد بیشتر به نصیحت و خیرخواهی شباهت داشت تا توبیخ. بجای حساب رسی در مورد حیف و میلها با ارقام نجومی از پاسداران خواستهاید در پی اجرای پروژههای بزرگ باشند نه کوچک. آیا این سخن بیشتر به شوخی شباهت ندارد؟ آیا پروژههای بزرگتر از شرکت مخابرات کشور و صنایع نفت و گاز هم سراغ دارید که به آقایان هدیه بفرمائید؟
آیا در مورد رهبر و بیت ایشان که بزرگترین و پر منفعترین ساختارهای اقتصادی کشور را بدون هیچگونه حسابرسی تصاحب کرده است حقایق را با مردم در میان خواهید گذاشت و یا کماکان مردم برای دستیابی به حقایق بیشتر باید در انتظار جلد دوم گزارش تاریخی رویترز در انتظار بمانند؟ در مورد مالیاتها چه نقشهای دارید؟ مجلس دست نشانده، اموال تحت کنترل رهبر را از هرگونه مالیات و حتی نظارت پارلمانی معاف کرده است. دستگاه عریض و طویل رهبر و دیگر دُکانداران دین نه تنها از پرداخت مالیات معاف شدهاند بلکه هر ساله میلیاردها تومان از بودجه کشور به آنها پرداخت میشود. چه زمانی در مورد این تجاوزات به اقتصاد کشور حقایق را با مردم در میان خواهید گذاشت؟ مشکلات کشور با حرف و نطق و خطابه برطرف نخواهد شد. درسی از دکتر مصدق بیاموزید که هرگاه در حل مشکلات کشور با مانعی برخورد میکرد از مردم استمداد میکرد. البته کمتر شباهتی میان آن رادمرد و شما و دولتتان دیده میشود اما درسی که میتوان از آن تجربه آموخت اعتماد به مردم و استمداد از آنها برای حل مشکلات کشور است. اگر امروز نتوانید در برابر این همه ظلم و تجاوز به حقوق ملت ایستادگی کنید و حقایق را با مردم در میان بگذارید، سرنوشتی شبیه آنچه با خاتمی کردند در انتظار شما و دولت شما خواهد بود. اگر شما به دادخواهی و دفاع از حقوق مردم ایستادگی نکنید آنها همانگونه که شاهد آن هستیم امروز وزرای کابینه را مورد بهانهجوئی قرار میدهند و فردا سراغ شما خواهند آمد. فرصتهای گرانبهائی را با این مماشات و بیبرنامهگی از دست خواهید داد و هزینه شکست شما نیز کماکان بر دوش ملت سنگینی خواهد کرد.
پاریس: ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴