دمکراتها به هر نظام سیاسی که باور داشته باشند و چه چپ باشند و چه راست، چه مذهبی و غیر مذهبی، باید هنگامی که از سوی یک دشمن مشترک حذف و سرکوب میشوند، پشتیبان یکدیگر باشند. شما نیز در هر حرکت دمکراسیخواهانه و در هیچ گروهی، که اهدافی، مشابه اهداف شما را مطرح میکند، نقش «رقیب» نبینید! دشمنان آزادی و دمکراسی در نظام جمهوری اسلامی متشکل شدهاند. وظیفه شما نه تلاش برای از میدان به در کردن دیگر دمکراسیخواهان، بلکه برای به میدان آوردنِ آنان و در میدان نگاه داشتنِ آنها علیه این دشمنان است!
*****
در اوایل ماه ژوییه از من خواسته شد تا پیامی برای «نخستین کنگره سکولار دمکراتهای ایران» بنویسم. من پیام زیر را خطاب به شرکت کنندگان در آن کنگره که قرار است سوم و چهارم ماه اوت ۲۰۱۳ در واشنگتن برگزار شود نوشتم که پیشاپیش زیر عنوان «پیامهای حمایت از کنگره» در سایت آن قرار گرفت.
هدف من از قبول و نوشتن این پیامِ هشداردهنده، یادآوری این نکته مهم به برگزارکنندگان آن بود که تلاش آنها در کنار دیگر تلاشهای همه دمکراسی خواهان ایران معنا مییابد و طرفداران آزادی و دمکراسی، از چپ و راست و طرفدار جمهوری و پادشاهی پارلمانی، نه تنها نباید در یکدیگر نقش «رقیب» ببینند بلکه پس از متشکل شدن خود، میباید بیدرنگ دست همراهی و همگامی به سوی دیگر نهادها و فعالانی دراز کنند که برای جایگزینی حکومت دینی در ایران با یک ساختار مبتنی بر دمکراسی و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر تلاش میکنند. در غیر این صورت، همه آنها، از جمله همین کنگره، به عنوان جریانهای پراکنده به زندگی گیاهی خویش ادامه خواهند داد تا در بزنگاه تاریخی، که بیتردید دیر یا زود فرا خواهد رسید، آن نیرویی هدایت جنبشهای اجتماعی را بر عهده بگیرد که از بیشترین تشکل و اتحاد برخوردار است.
روند تغییرات سیاسی و اجتماعی در خاورمیانه از دهه هفتاد میلادی به این سو ورویدادهای اخیر در مصر و ترکیه به خوبی این تنازع بقای فرهنگی و اقتصادی را بر بستر روندِ ناگزیرِ «جهانی شدن» در این منطقه استراتژیک دنیا نشان میدهد.
متن پیام را در زیر میخوانید:
مبتکران و مؤسسان محترم نخستین کنگره سکولاردمکراتهای ایران، مهمانان گرامی، خانمها و آقایان،
برگزاری این کنگره را، که با «پیمان نامه عصر نو» موجودیت و فعالیت خود را اعلام و آغاز کرده است، به شما شادباش میگویم، و امیدوارم این گرد هم آمدن، در کنار همه فعالیتهای مشابه دیگری که ایرانیان به ویژه در خارج از کشور امکان پیش بردن آن را دارند، سرانجام، به یک ائتلاف و اتحادِ فراگیرِ ملی علیه حکومت دینی و برای دمکراسی در ایران بیانجامد.
هدف همه دمکراسیخواهان چیزی جز جایگزینی رژیم کنونی با یک نظام سکولار و مبتنی بر اصول دمکراسی نیست و این همه از دست هیچ جمع و گروهی به تنهایی بر نمیآید. درست همان گونه که دستجات جمهوری اسلامی در حفظ رژیم با یکدیگر هم پیمان و متحد هستند، به همان شکل باید مخالفان دمکرات و سکولار رژیم نیز همه توان و نیروی پراکنده خویش را، به طور متحد و یک صدا، علیه آن سازماندهی کنند.
مسئله بر سر این نیست که آیا این نیرو توان سرنگونی و براندازی و انحلال جمهوری اسلامی را دارد یا نه بلکه بر سر آن است که بنا به تجربه، هنگامی که این رژیم، اتفاقا بر اساس سیاستها و عملکرد خود به سوی فروپاشی رانده میشود، آیا طرفداران دمکراسی که جدایی دین و دولت شرط نخست ادعای دمکرات بودن آنهاست، توان آن را خواهند داشت در موازنه جدیدی که نیروهای اجتماعی را به تحرک وا میدارد، نقش تعیین کننده بر عهده بگیرند یا نه! به ترکیه و مصر نگاه کنید! جنبش دانشجویی و جنبش زنان و رویدادهای پس از ۲۲ خرداد ۸۸ را به یاد آورید! به تزلزل سیاسی و اقتصادی رژیم و درگیریهای درونی آن توجه کنید! همه اینها نشانه تحرکی است که بنا به دلایل مختلف، از جمله تناقض تاریخی سنت و مذهب با دستاوردهای مدرن، کشورهای مسلمان نشین را فرا گرفته است. کشورهای قدرتمند به دنبال سود و سیاست خود هستند. رژیم های واپسمانده منطقه برای حفظ خود به هر ترفندی دست میزنند. این نیروهای پیشرو، روشنفکر و مدرن جوامع خاورمیانه هستند که اگر به سعادت ملت و مملکت خود میاندیشند، باید هر چه بیشتر برای تقویت بنیه خویش بکوشند و خود را به وزنهای در این رویدادهای تاریخی تبدیل سازند. این وزنه، در پراکندگی ساخته نخواهد شد.
هنگامی که خود گرد هم آمدید، دست همیاری و همکاری به سوی همه آنهایی دراز کنید که چون شما برای جایگزینی رژیم دینی ایران با یک رژیم سکولار و مبتنی بر مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر گرد آمدهاند. دمکراتها به هر نظام سیاسی که باور داشته باشند و چه چپ باشند و چه راست، چه مذهبی و غیر مذهبی، باید هنگامی که از سوی یک دشمن مشترک حذف و سرکوب میشوند، پشتیبان یکدیگر باشند.
من به عنوان یک انسان، یک ایرانی، یک زن، یک روزنامهنگار که سالهاست برای به دست آوردن حقوق انسانی، ملی، جنسیتی و حرفهای خود، و در یک کلام، برای حقوق سیاسی و صنفی، و در نتیجه برای آزادی، دمکراسی و حقوق بشر، قلم میزنم، از شما نیز، مانند مبتکران و مؤسسان دیگر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، انتظار دارم از هر حرکت دمکراسیخواهانه، در ایران و خارج کشور، پشتیبانی کنید، و در هیچ گروهی، که اهدافی، مشابه اهداف شما را مطرح میکند، نقش «رقیب» نبینید!
جریانهای گوناگون سکولار و دمکراسیخواه، ممکن است در ایرانِ فردا، به رقابت با یکدیگر در کارزار سیاسی بپردازند، اما، امروز، آنها نه تنها رقیب یکدیگر نیستند، بلکه باید بیش از پیش همراه و متحد یکدیگر علیه آن دشمنی فعالیتهای خود را هماهنگ سازند که در واقع علت وجودی همه این گردهماییها، کنگرهها، شوراها، منشورها و پیمانهاست: رژیم مذهبی و قرون وسطایی جمهوری اسلامی در ایران!
برای تغییرات دمکراتیک در ایران، اتحاد و ائتلاف همه نیروهای سکولار و دمکراسیخواه یک ضرورتِ ناگزیر است. شما، «نخستین کنگره سکولار دمکراتهای ایران» یکی از آن نیروها هستید!
نابودکنندگان ایران و ایرانی، دشمنان آزادی و دمکراسی، با بیشترین امکانات، در نظام جمهوری اسلامی متشکل شدهاند. عاجلترین وظیفه شما نه تلاش برای از میدان به در کردن دیگر دمکراسیخواهان، بلکه برای به میدان آوردنِ آنان و در میدان نگاه داشتنِ آنها علیه این دشمنان است! با تشکل و فعالیت خود و دراز کردنِ دست یاری به سوی دیگر نیروهای دمکراسیخواه، به اتحاد سکولاریسم و دمکراسی علیه حکومت دینی و استبداد در ایران یاری رسانید.
زنده باد آزادی، زنده باد ایران!