سالی دیگر ۲۸ مرداد گذشت؛ آنانی که درگیر و دار اسطوره باوری سیاسی هستند و عاری از خردمندی و واقعبینی، بدون این که اشاره به صدور فرمان قتل عام کردستان از سوی خمینی در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ بکنند، گرفتار مرثیهخوانی بر ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ماندند و با مظلومسازی آن حادثه آغشته در غبار رمانتیک و تهی از تاریخ واقعی، واقعیت ۲۸ مرداد ۱۳۵۸را به محاق کشیدند.
نکته قابل توجه و تأسفبار این که آویختگان به آن ۲۸ مرداد، خود را مداقع خلقهای ایران و همراهان خلق محروم و ستمدیده کردستان میدانند. مدعیان ناسیونالیسم (جبهه ملی و دیگر تشکلهای ملی-مذهبی) و کمونیسم (حزب توده و دیگر چپگرایان سنتی)، دو ایدئولوژی در صحنه سیاسی ایران هستند که همراهی خود را با انقلابیون اسلامی در از بین بردن نهادهای مدنی در فاجعه ملی سال ۱۳۵۷ ایران فراموش کردهاند و اکنون با هجوم به واقعیت تاریخی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ، چشم بر عمق و واقعیت جنایت کشتار کردستان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ بستهاند.
آن ۲۸ مرداد توانست انسجام ملی را برای ایران حفظ کند. کشور را به راه توسعه براند و امنیت شخصی و ملی ایرانیان را تقویت کرد. این ۲۸ مرداد با کشتار مردمان ایرانی، بر بیآبرویی نظام سیاسی صحه گذاشت. جان و امنیت شهروندان ایرانی را از بین برد و کشور را در راه عقبماندگی و خرافه و جنایت راند.
ملی-مذهبی-کمونیستهای ایرانی بیش از آن که به آن حادثه ۲۸ مرداد بیاندیشند و برای امامزاده ساختن از آن بکوشند، باید به توابع این ۲۸ مرداد بیاندیشند که کشتار دهه ۶۰ را به ارمغان داشت. پشتوانههای امنیتی ایران (ارتش و…) را به ضعف کشاند. حیثیت بینالمللی و دیپلماتیک کشور را از بین برد. با تحریک همسایگان، جنگی بیهوده و خانمانسوز را بر ایران گشود. سه دهه حاکمیتی دیکتاتوری را بر کشور سیطره داد که اعدام و کشتارهایش، دامنگیر همین طیفهای هوادار مظلومیت حاضران در آن ۲۸ مرداد و همراهان این ۲۸ مرداد نیز شد.
تردیدی نیست که اگر غوغای ساختگی پیرامون آن ۲۸ مرداد، آرام گیرد، واقعیت این ۲۸ مرداد نمایان میشود و کارکردهای ضددموکراتیک و غیراخلاقی عاملان، آمران و همکاران کشتارهای ملی چیزی جز شرمندگی برای ایدئولوزی گرایان ملی-مذهبی-کمونیستی نخواهد داشت.
اکنون در فردای ۲۸ مراداد ۱۳۳۲ و ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ طیفهای ملی-مذهبی-کمونیستی شرمگینانه در واقعیتهای مبارزاتی خویش، همچنان در اسطورهسازی سیاسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میکوشند تا بلکه بتوانند بر اساس آن، گرد فراموشی در تائید و ابرام رویداد ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ بیافشانند.
تاریخ ایران زمین هر دو ۲۸ مرداد را در خاطره خود ثبت کرده است؛ اکنون زمان سنجش خردمندانه این حادثهها و شفافسازی در واقعیت، نتایج و زمینههای این رویدادهاست. به این تعبیر گذر از اسطورهپردازی و رعایت خردمندی در بازخوانی رویدادهای تاریخی را، پایهای از نوسازی فرهنگ سیاسی ایران میدانم و این متن کوتاه را با یادآوری کنشها و ایدههای ثبت شده فعالین سیاسی در دو رخداد ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ نوشتم.